می آیی عاشق می کنی
محو می شوی
تا فراموشت می کنم
دوباره می آیی
تازه می کنی خاطرات را
محو می شوی
به راستی که سراب از تو با ثبات تر است!!!
بگفتی که دوستم نداری!
به اندازه ی تمام قطره های بارانی..
که بر صورتت می ریزد و من نیز دوستت دارم
بدون توجه به چتری که…. بر روی سرت گرفتی
می گفتی که طراوت باران من را به خاطرت می آورد،
و سخاوتش سرزمین قلبهارا آرام می سازد.
اما؛ امروز سیل همه چیز را با خود برد،
یاد حرفهای روز آخرت افتادم!!!
چندین نامه نوشته ام،
با ادرسهایی که نمی دانم به کجا خواهند رسید!
سلام.
از خدا وند برایت بهترین ها را خواسته ام
می دانم که تو
به آرزوهایت خواهی رسید!!!
نظرات شما عزیزان: